روح:
روح:
ما وقتی میگوییم "روح" یک کلمه است، با معنی واحدی که از آن درک میکنیم، اما باید دقت نماییم که روح نیز انواع و اقسام دارد و هر کدام از آنها نیز دارای شدت و ضعف مرتبه هستند، که یا در یک موجود از ضعف به شدت خود میرسند و یا در موجودی مراتب آن نسبت به موجودات دیگر ضعیفتر و شدیدتر است.
در مثل میتوانیم به "نور" مثال بزنیم. نور الکتریستهی برق [مثل رعد و برق]، یا نور خورشید، یا نور آتشی که از سوختن چوب ساطع میگردد، یا نور آتش از سوختن مواد فسیلی و خلاصه نور سوختن شمع، همه نور است، اما هم متفاوت هستند و هم دارای ضعف و شدت مراتب در تابش. روح نیز همینطور است.
انواع روح:
برای "روح" تقسیمبندیهای گوناگونی از منظرهای متفاوت صورت پذیرفته است و بهترین تعاریف که امروزه علم به بخشی از آن دست یافته، همان تعاریف اهل عصمت علیهم السلام میباشد.
در روایات تصریح شده است که انسان دارای چهار روح است که عبارتند از: 1- روح الحیات، 2- روح القوة (قدرت)، 3- روح الشهوة، 4- روح الایمان. البته انبیا و اوصیای الهی، دارای "5- روح القدس، نیز هستند.
اما در مورد "روح" که تمامی موجودات زنده از آن برخوردارند، امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ به کمیل، به چند روح تصریح دارند که عبارتند از:
۱- نمو کننده گیاهی / ۲- احساس زندگی / 3- گویای پاکیزه / 5- گرد آمده خداپسند
روح حیوانات:
روح: بدیهی است که حیوانات از روح سه روح «حیات، قوه (قدرت) و شهوت» برخوردار میباشد و "انسان" میتواند به "روح ایمان" نیز زنده و مجهز گردد و برای همین اگر ایمان نیاورد «کَالانعام = مانند چهارپایان» میباشد. پس حیوانات نیز روح دارند.
حشر حیوانات:
ملاک حشر، فهم، شعور، اراده و اختیار است که تکالیفی را مترتب میکند و تمامی این ویژگیها در حیوانات نیز وجود دارد، اگر چه در مرتبهی پایینتر و ضعیفتر.
شعور - ما تقسیمبندیهای گوناگونی در مورد حیوانات داریم که از جمله آنها «اهلی و تربیت پذیر - و - غیر اهلی و تربیت ناپذیر»، پس تربیتی پذیری، گروه کثیری از حیوانات، آنان را در مرتبهی بالاتری از شعور قرار میدهد، هر چند که غیر اهلیها نیز (روباه، مار و ...) هوش و شعور دارند.
اختیار - حیوانات نیز اراده و اختیار دارند، منتهی در مرتبهای بسیار ضعیف. حیوان حتی اگر درنده باشد نیز اختیار میکند که حمله کند یا خیر و انتخاب میکند که در میان یک گلهی انبوه، کدام را شکار کند؟
فهم و علم - حیوانات نیز فهم و حتی علم دارند. علم برخی ساده و تماماً غریزی است، برخی دیگر ابزارسازی نیز میکنند، برخی دیگر تقلید میکنند، برخی دیگر تربیت پذیر هستند.
احساسات - برخی از حیوانات [به ویژه آنان که زندگی جمعی] دارند، از احساسات قویتر از سایرین نیز برخوردارند. آیا غصه و خرسندی سگها، یا حتی عزاداری فیلها، یا جانفشانی غزالها برای حفظ فرزند را ندیدهاید؟ خود را به ببر و پلنگ نشان میدهد، به مسیر دیگری میرود تا شکارچی را از کرهاش دور کند!
پس مشاهده میشود که تمامی ملزومات "حشر"، با شدت و ضعف مرتبهاش، برای حیوانات نیز وجود دارد.
توصیف حیوانات در قرآن کریم:
امتهایی مثل انسان: زندگی دستهجمعی، مستلزم فهم، شعور، علم و نظم و انضباطی دقیق است، خداوند میفرماید آنها نیز مثل شما، امت هستند؛ هر چند که نوع، مرتبه وجودی، کمالات و زندگی جمعی آنها با انسانها متفاوت است:
«وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ» (الأنعام، 38)
ترجمه: و هیچ جُنبدهاى در زمین نیست و نه هیچ پرندهاى که به دو بال خویش بپرد مگر آنکه گروههایى مانند شمایند- آفریده و روزى خوار-. در کتاب - قرآن یا لوح محفوظ - هیچ چیزى را فروگذار نکردهایم، سپس همه به سوى پروردگارشان برانگیخته و فراهم مىشوند.
تسبیح و علم به آن - در قرآن کریم، آیات متعددی در خصوص حیوانات وجود دارد، از دستهبندی آنها بر اساس نوع حرکت گرفته تا تسبیح و شعور و علمشان به آن تسبیحی که میکنند، اگر چه نوع تسبیح آنان با انسان متفاوت است:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» (النّور، 41)
ترجمه: آیا ندانستهاى که هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند، و پرندگان [نیز] در حالى که در آسمان پر گشودهاند [تسبیح او مىگویند]؟ همه ستایش و نیایش خود را مىدانند، و خدا به آنچه مىکنند داناست.
نطق و سخن گفتن: نطق و سخن گفتن نیز مستلزم برخورداری از شعور و نیز اراده و انتخاب در گفتن است، و حیوانات دارند (هر چند که مرتبهی آن نازلتر از انسان است). زمانی که خداوند متعال در کلام وحی تصریح نمود که "مور"ها با یک دیگر سخن گفتند، یا هُدهُد خبر آورد، یا سلیمان "منطق الطیر" داشت، به نظر برخی عجیب و حتی قصه و حکایت آمد، اما امروزه علم کشف کرده است که حیوانات نیز سخن میگویند و دانشمندان در تلاش هستند تا کلام (منطق) آنها را یاد بگیرند تا بتوانند ارتباط بیشتری با آنان برقرار کنند.
«وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِن کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ» (النّمل، 16)
ترجمه: و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت: «اى مردم، ما زبان پرندگان را تعلیم یافتهایم و از هر چیزى به ما داده شده است. راستى که این همان امتیاز آشکار است.»
حشر حیوانات:
پس نه تنها موارد فوق حاکی از "ایجاب حشر حیوانات" میباشد، بلکه خداوند متعال در برخی از آیات تصریح به حشر حیوانات کرده است، حتی حیوانات وحشی که به ظاهر شعور ندارند و تربیت پذیر نیز نمیباشند. به عنوان مثال فرمود:
*- «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ» (الأنعام، 38)
ترجمه: و هیچ جُنبدهاى در زمین نیست و نه هیچ پرندهاى که به دو بال خویش بپرد مگر آنکه گروههایى مانند شمایند- آفریده و روزى خوار-. در کتاب - قرآن یا لوح محفوظ - هیچ چیزى را فروگذار نکردهایم، سپس همه به سوى پروردگارشان برانگیخته و فراهم مىشوند.
«وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (التکویر، 5)
ترجمه: و آن گاه که همه حیوانات وحشى محشور شوند.
نتیجه:
با توجه به مطالب فوق و آیات مربوطه، مشخص گردید که همه جنبدگان و از جمله حیوانات روح دارند و محشور میشود، هر چند که حشر آنها مانند انسان نیست، چرا که از قوای لازمه عقل، شعور، اختیار و بالتبع تکلیف، به حد انسان برخوردار نمیباشند. اما در خصوص این که حشر آنان چگونه است، و پس از حشر چه اتفاقی برایشان میافتد، اطلاعات دقیقی از قرآن و احادیث در اختیار نداریم. الله اعلم.
- ۰ نظر
- ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۸